تیرگی می‌آید. دشت می‌گیرد آرام قصه رنگی روز می‌رود رو به تمام شاخه‌ها پژمرده‌است سنگ‌ها افسرده‌است رود می‌نالد جغد می‌خواند غم بیاویخته با رنگ غروب. می‌تراود ز لبم قصه سرد دلم افسرده در این تنگ غروب غروب منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

خنده و گریه بجی کالا b-alon پادشاه اینترنت مرکز خرید و فروش گوشی کارکرده و دست دوم عمران فارسی منابع پایدار هر چی بخوای هست